Category archive

منتخب سردبیر

مطالب این دسته معمولاً توسط دست‌اندرکاران مجلهٔ یوتوپیا ترجمه یا تألیف می‌شوند و متن فارسی آن‌ها برای اولین بار در مجلهٔ یوتوپیا منتشر می‌شود. این مطالب عمدتاً محتوایی کلیدی و ماندگار دارند و خواندن عمیق و با دقت آن‌ها اکیدآً توصیه می‌شود.

جهان‌بینی یک‌سویهٔ هانس روسلینگ

هانس روسلینگ پزشک، آماردان و آموزگارِ اجتماعیِ سوئدی بود که در دوران حیاتش به شهرتی کم‌نظیر دست یافت. سخنرانیِ پربیننده‌اش در تِد و معرفیِ وی توسطِ مجلهٔ تایم در سال ۲۰۱۲ به عنوان یکی از صد چهرهٔ تأثیرگذار جهان شواهدی بر این شهرت هستند. او مصاحبه‌ها و ارائه‌های جذاب و متعددی داشت و هدفش این بود که با استفاده از آمار و ارقام تصویر واقع‌بینانه‌تری از جهانِ امروز به مخاطبانش ارائه دهد. کتابِ وی به نامِ Factfullness‌ به کمک خانواده‌اش پس از مرگش منتشر شده و در ایران نیز تحتِ عناوینی چون «واقع‌نگری» و «واقعیت» ترجمه گشته است. این کتاب فروش زیادی داشته و مورد پسند بسیاری قرار گرفته است، اما دارای منتقدانی نیز هست. این یادداشت برگرفته از مقالهٔ انتقادی یک استاد سوئدی به نام کریستین برگرن است که با کمی تلخیص و ویرایش ترجمه شده است.

بیانیهٔ آزادی بذر

بذر، سرچشمه‌ و سرآغازِ حیات و غذا است؛ هدیهٔ رایگان، زنده و کهنِ طبیعت به انسان‌ها و از نمادهای تنوّع زیستی و فرهنگی. چند دهه‌ای است که شرکت‌های فراملیّتی نظیر مونسانتو یا بایر بذرهای بومی جهان را به بهانهٔ توسعه و پیشرفت فن‌آوری و با ادّعایِ کار ارزش‌افزا بر روی آن‌ها، در قالبِ دست‌کاری‌های ژنتیکی و محصولات تراریخته تحت مالکیت انحصاری خود در می‌آورند.

سردرگمی پیرامونِ کاراییِ انرژی

تأکید بر افزایشِ کاراییِ انرژی به معنای قطعی شمردنِ شیوهٔ زندگیِ معاصر است. اما اگر بخواهیم به شکلی معنادار با چالش‌هایِ بزرگِ معاصر، نظیرِ تغییر اقلیم یا وابستگی به سوخت‌های فسیلی رو‌به‌رو شویم، ضروری است که شیوهٔ کنونیِ زندگیِ مدرن را متحول سازیم. در این نوشته چندین نقدِ مهم که بر سیاست‌هایِ مبتنی بر افزایشِ کاراییِ انرژی وارد است بررسی می‌شود.

هَمدار چیست؟

«همدار» یا «همداشته» (the commons)، یک اسمِ جمع و مفهومی بسیار کلیدی است که در این نوشته آن‌را از زبان یکی از فعالان و نظریه‌پردازانِ این حوزه معرفی می‌کنیم. پیش از خواندنِ متن به سه نکته توجه داشته باشید. یکی این‌که، متأسفانه، the commons با سطحی‌نگری و سهل‌انگاریِ ویژه‌ای به عنوانِ «منابعِ مشترک» به جامعهٔ فارسی‌زبان معرفی شده است. شاید یکی از دلایلِ این سهوِ لِسان، یکسان گرفتنِ دو واژهٔ common (به معنایِ‌ مشترک) و the commons (به معنایِ‌ همدار که پیشنهادِ ماست) با یکدیگر باشد. به هر حال، همدار مفهومی عام‌تر و بنیادی‌تر از منابع است: بر خلافِ منابع که موجودیتی اساساً اقتصادی هستند، همدارها صرفاً اقتصادی نیستند—اگر چه می‌توانند دربرگیرندهٔ آن باشند. نکتهٔ دوم این است که به واسطهٔ دلایلی تاریخی، بسیاری از مخاطبان به محضِ مواجه شدن با مفهومِ «همدار»، به یادِ مفهومِ «تراژدیِ منابعِ مشترک»—در واقع «تراژدی همدارها»—می‌افتند و در نتیجه به عمق و گستردگیِ این مفهومِ بنیادی و کلیدی توجهِ کافی مبذول نمی‌دارند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم یکی از مهم‌ترین و بلندمدت‌ترین اهدافِ ما در مجلهٔ یوتوپیا معرفیِ این مفهومِ بنیادی و باطل کردنِ تصوری باشد که همدارگریْ را مرادف با تخریب، سوءبرداشت و تراژدی می‌داند. در نهایت، نکتهٔ سوم این است که همدار مفهومی گسترده است که ابعادِ آن را نمی‌توان در یک یادداشتِ کوتاه باز کرد و همین متنِ کوتاه نیز حاوی تعدادِ زیادی مفهوم و واژهٔ نسبتاً جدید در زبانِ فارسی است که طبعاً باید به تدریج دربارهٔ آن‌ها صحبت کرد و معادل‌های انتخابی را اصلاح نمود. بنابراین، این یادداشت را باید به عنوان یک مقدمهٔ کوتاه، یک نوشتهٔ مرجع برایِ استفادهٔ مجدد در آینده و دریچه‌ای به سویِ کنجکاویِ بیشتر و خودآموزی در نظر گرفت.

حل کردن برایِ الگو

راهِ حل‌های خوب چه راهِ حل‌هایی هستند و چه خصوصیت‌هایی دارند؟ این یادداشتِ کلاسیک و ماندگار توسط وِندل بری، شاعر، نویسنده و مزرعه‌دارِ آمریکایی نوشته شده است. او سه نوع راهِ حل را معرفی می‌کند: (۱) راهِ حل‌هایِ بدی که منجر به بروزِ مجموعه‌ٔ نوینی از مشکلات می‌شوند، (۲) راهِ حل‌هایِ بدی که فوراً وضعیتِ مشکلِ کنونی را بدتر می‌کنند؛ و (۳) راهِ حل‌هایِ خوب که در هارمونی با الگوهای بزرگ‌تر عمل می‌کنند. او به کمکِ چند مثال‌ از کشاورزی و دامداریِ صنعتی برخی از مهم‌ترین خصوصیت‌های یک راه حلِ خوب را بر می‌شمارد و معیارهایی چهارده‌گانه برای آن ارائه می‌دهد. اگر چه تمرکزِ متن بر کشاورزی و دامداری است، اما بینش و درون‌مایهٔ آن به حوزه‌های دیگر صنعتی و اجتماعی نیز مربوط می‌شود.

بازاندیشی به جایِ اثرهای بازگشتی

برخلافِ وعده‌های چشم‌گیر طرف‌دارانِ افزایشِ کارآییِ فن‌آوری‌ها و محصولات، افزایشِ کارآیی معجزه نمی‌کند و تضمینی برای حرکت به سویِ جامعه‌ای پایاتر نیست. آن‌چه سیاست‌های مبتنی بر افزایشِ کارآیی را ذاتاً آسیب‌پذیر می‌سازد پدیده‌ای است به نامِ «اثرهایِ بازگشتی». نویسنده‌های این یادداشت، ولفگانگ ساکس و تیلمَن سانتاریوس، ضمن شرح این پدیدهْ تأکید می‌کنند که اتخاذِ سیاست‌هایِ مبتنی بر بَسَندگی می‌تواند اثرهایِ بازگشتی را محدود کند: افزایشِ کارآیی فقط وقتی موثر خواهد بود که در چارچوبِ بسندگی قرار داشته باشد.

در برابر همه‌چیز: ایوان ایلیچ، مجازات‌گرِ حرفه‌ها

این‌روزها کمتر از ایوان ایلیچ و نقدهای خیره‌کننده‌اش از ساختارهای جهان مدرن می‌شنویم؛ مگر در برخی محافل آموزشی و مرتبط با کتابِ مشهورِ او یعنی «مدرسه‌زُدایی از جامعه». اما این کتاب فقط بخشِ کوچکی از نظامِ انتقادی اوست؛ نظامی که صداقت، ژرفا، و روشن‌بینیِ آن‌ بسیار کم‌نظیر است و روز به روز بیشتر به کار ما مربوط می‌شود. درست به همین دلیل است که باید بیشتر دربارهٔ آنچه ایوان ایلیچ آن‌را رسالتِ فکری خویش می‌دانست بیاندیشیم: نقدِ تاریخمندِ قطعیت‌های جهان مدرن. در این یادداشت با مجموعهٔ نسبتاً گسترده‌تری از افکار او آشنا می‌شویم.

روی‌کردهای اسرائیلی در رابطه با مردم فلسطین و مسألهٔ آپارتاید

چندی پیش گزارشی کلیدی و تاریخ‌ساز توسط یکی از نهادهای سازمان ملل به نام «کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل برای آسیای غربی» منتشر شد که چنین نتیجه گرفت: «اسرائیل یک رژیم آپارتاید برپا کرده که کل مردم فلسطین را تحت سلطهٔ خود درآورده است.» این گزارش از این جهت اهمیت دارد که نخستین باری است که یکی از نهادهای سازمان ملل در گزارشی رسمی دولت اسرائیل را یک «رژیم آپارتاید» خطاب می‌کند. اما این گزارش از دو جنبهٔ دیگر نیز اهمیت دارد. یکی این‌که برخلاف اغلب گزارش‌هایی که به مسألهٔ فلسطین می‌پردازند، نگاهی جامع‌نگر، تاریخ‌مند و حقوقی دارد و معضل فلسطین را به صورت کامل در نظر می‌گیرد و با زبانی ساده، کوتاه، مستند و شیوا شرح می‌دهد؛ نه به صورت اتمیزه شده و از یک مقطع تاریخی خاص، مثلاً ۱۹۶۷ به این‌سو. از این نظر، این گزارش یک معرفی عالی برای کسانی است که می‌خواهند با وضعیت اسرائیل آشنا شوند، اما در میان انبوه مطالبی که اغلب با کم‌اطلاعی، خودسانسوری، کم‌اعتباری و یا غرض‌ورزی منتشر می‌شوند سردرگم هستند و نمی‌توانند تصویر کاملی از آپارتاید اسرائیلی به دست بیاورند. علاوه بر این، ما در قبال این گزارش مسئول هستیم، چرا که با دانستن آن‌چه در آن نوشته شده، دیگر نمی‌توانیم نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم و مسئولیت اخلاقی داریم که به هر روشی که در دسترس‌مان هست سعی کنیم پروندهٔ آپارتاید اسرائیلی و ماهیت نژادپرستانهٔ این رژیم را افشا کنیم. در این‌جا ترجمهٔ قسمت نخستین این گزارش که چکیدهٔ مهم‌ترین یافته‌های آن است را منتشر می‌کنیم. با فشار آمریکا و اسرائیل، این گزارش بعد از مدتی کوتاه از وب‌سایت سازمان ملل برداشته شد، اما فایل کامل آن‌را می‌توانید از همین وب‌سایت دریافت نمایید.

عدالت در اشتغالِ‌ مفید

نقد ایوان ایلیچ از جهان مدرن و خاستگاه‌های تاریخی آن‌ رادیکال و عمیق است. او برای «خودبسندگی» افراد ارزشی ذاتی قائل می‌شود و جامعه‌ای که سرزندگی و خودبسندگی اعضایش را تضمین کند را هم‌شادزی می‌نامد. گسترش بیش از حد نظام تولید صنعتی در تعارض با هم‌شادزیستن قرار دارد و از جنبه‌های مختلفی آن‌را تخریب می‌کند. در این نوشته که بخش‌هایی از کتاب «به سوی تاریخچهٔ نیاز» است، ایلیچ به یکی از این جنبه‌ها اشاره می‌کند.

1 2 3 5
برو بالا