Category archive

نوشته شده در دههٔ ۱۹۹۰

توریسم، فولکلور، موزه

توریست زائرِ امروزی است. توریست می‌خواهد یاد بگیرد، بداند و اصولاً موضوعی برایِ گفت‌وگو داشته باشد. توریست حاکمِ مطلقِ تمدن‌هاست. موزه‌ها را برای او می‌سازند، هتل‌ها را برای او برپا می‌کنند، معبدها را برای او به نمایش می‌گذارند، مقدّسات را برای او بی‌سیرت می‌کنند. توریست می‌خواهد همه چیز را هر چه زودتر به دست آورد.

پایایی بدونِ توسعه نه!

اصطلاحِ «توسعه» یا نسخه‌ی جدیدتر آن به نامِ «توسعه‌ی پایدار» را زیاد می‌شنویم. سیاست‌مداران، دانشمندان و صنعت‌گران از طیفِ چپ گرفته تا راست از ضرورتِ توسعه سخن می‌گویند. آن‌ها که روشن‌فکرترند و چالش‌های زیست‌محیطی و اجتماعی وابسته به «توسعه» را بهتر می‌دانند، گاه از «توسعه‌ی پایدار» سخن می‌گویند، بی‌آن‌که همیشه متوجه این نکته باشند که توسعه‌ی پایدار میراث‌دارِ توسعه است و مفهومِ عمیقاً جدیدی نیست. اصطلاحات و مفاهیمِ توسعه‌‌محور آن‌قدر در ادبیاتِ فرهنگی و سیاسیِ ما رخنه کرده‌اند که گاه به صورتِ ارزش‌هایی بدیهی تلقی می‌شوند. اما نقدهایی عمیق به مفهومِ توسعه وارد است که اغلبِ آن‌ها را می‌توان به توسعه‌ی پایدار هم وارد دانست. این نوشته که توسطِ یکی از بارزترین منتقدانِ توسعه نوشته شده خلاصه‌ای از تاریخِ تحولاتِ مفهومِ توسعه ارائه می‌دهد.

تحصیلات برای چیست؟

هدف تحصیلات چیست؟ آیا تحصیلات به ذات خود ارزشمند است؟ آیا این‌که معلومات خودمان را به واسطه‌ی درس خواندن بیشتر کنیم لزوماً به معنای این است که کار خوب و مفیدی انجام داده‌ایم؟ از نظر «دیوید اُر»، مفهوم تحصیلات – دست کم به آن معنی که امروز آن‌را می‌شناسیم – باید واکاوی و نقد شود. او ضمن بر شمردن شش اسطوره‌ که در سیستم‌های آموزشی دنیای مدرن نهادینه شده‌اند، درباره‌ی ضرورت گنجانیده شدن مبانی سواد اکولوژیک در برنامه‌ی درسی مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها و آموزش «همگانی» آن صحبت می‌کند.

برو بالا