این یادداشت را باید در شمارِ جامعترین و عمیقترین نوشتههایی دانست که توسطِ متفکرانِ ایران در بابِ «توسعه» و مفاهیم و کلیدواژههای مرتبط با آن نظیرِ توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی نوشته شده است.
«پزشکی شدن» (medicalization) مفهومی جامعهشناسیک است که به فرایندی اشاره میکند که طی آن بخش عظیمی از کنشهای آدمی که از دیرباز در مقولههایی خارج از حوزهی طبابت و درمان مطرح و مطالعه میشدهاند، تحتِ قلمرو و حوزهی اقتدار پزشکی مدرن دربیایند و از طریق تعاریف، ابزارها و مداخلههای پزشکی کنترل و مدیریت شوند. از نظریهپردازان مطرح در این خصوص میتوان به ایوان ایلیچ (Ivan Illich) و میشل فوکو (Michel Foucault) اشاره داشت که رابطهی قدرت و پزشکی را در تألیفات خود به کرات مورد مطالعه و تبیین قرار داده اند.
یک مردِ آمریکاییِ نمونه در هر سال بیش از ۱۶۰۰ ساعت وقت صرفِ ماشیناش میکند. او حین حرکت یا توقف در مسیرهایش در آن مینشیند. او آنرا پارک میکند و دنبالش میگردد. او کار میکند تا بتواند قسطهای ماهیانهی آنرا پرداخت کند. او کار میکند تا پولِ بنزین، عوارض، بیمه، مالیات و جریمهها را بپردازد. او چهار ساعت از شانزده ساعت بیداریِ روزانهاش را در جادهها یا در حالِگردآوری منابعِ لازم برای نگهداریِ ماشیناش سپری میکند؛ و تازه این آمار شاملِ زمانِ لازم برایِ انجامِ فعالیتهای دیگری که توسطِ «حمل و نقل» بر او تحمیل شدهاند نمیشود: زمانِ صرف شده در بیمارستانها، دادگاههای جرائمِ رانندگی و گاراژها؛ زمانی که صرفِ تماشایِ آگهیهای بازرگانیِ ماشینها یا شرکت در کلاسهای آموزشِ مصرفکنندهها میشود تا کیفیتِ خریدِ بعدی افزایش یابد. آمریکاییِ نمونه، ۱۶۰۰ ساعت در سال صرف میکند تا ۷۵۰۰ مایل را طی کند: کمتر از ۵ مایل در ساعت. مردمِ کشورهایی که از صنعتِ حمل و نقل محروم هستند نیز همینکار را میکنند، با پای پیاده هر کجا که بخواهند میروند و به جایِ ۲۸ درصد، فقط ۳ الی ۸ درصدِ بودجهی زمانیِ جامعهشان را به آمد و شد اختصاص میدهند. فصلِ تمایزِ آمد و شد در کشورهای ثروتمند و فقیر، طی کردنِ مسافتهای طولانیتری طیِ یک ساعت از عمرِ بخشِ بزرگتری از جامعه نیست، بلکه ساعتهای بیشتری از استفادهی اجباری از میزانِ بالایی از انرژی است که به شیوهای ناعادلانه توسطِ صنعتِ حمل و نقل توزیع میشود.