ترجمه روزبه فیض
سلامتی به یک فرایندِ انطباق اشاره میکند. سلامتی نتیجهی غریزه نیست، بلکه واکنشی خودبسنده[۳]autonomous و فرهنگْساخته[۴]culturally shaped به واقعیتی است که توسطِ جامعه شکل گرفته است[۵]socially created reality. سلامتی نشان از تواناییِ انطباق با محیطِ در حالِ تغییر، رشد کردن، پیر شدن، شفا یافتن از آسیبها، رنج کشیدن و انتظارِ صلحجویانهی مرگ را کشیدن دارد. آغوشِ سلامتی به رویِ آینده باز است، بنابراین سلامتی شاملِ تألم و منابعِ درونیِ لازم برایِ کنار آمدن با آن نیز هست.
سلامتی اشارهگرِ فرایندی است که به واسطهی آن هر فرد مسئول است؛ مسئول در قبالِ سلامتیِ خود و تا حدی هم در قبالِ سلامتیِ دیگران. مسئول بودن میتواند به دو معنا تعریف شود: فرد نسبت به آنچه انجام داده مسئول است؛ و فرد در قبالِ افرادِ دیگر یا گروه مسئول است. تنها در صورتی که فرد به صورتِ درونزاد[۶]subjective خود را در قبالِ دیگری مسئول یا پاسخگو احساس کند است که عواقبِ شکستهایش به جایِ نقد، سانسور یا تنبیه از جنسِ افسوس، پشیمانی و توبهی واقعی خواهند بود.
پیآیندِ این حسِ مسئولیت وضعیتهایی نظیرِ اندوه و درماندگی خواهد بود که علائمِ بهبود و شفایافتن هستند و از لحاظِ پدیدارشناسیک[۷]phenomenologically کاملاً با احساسِ گناه تفاوت دارند.
سلامتی یک وظیفه[۸]task است و از این لحاظ نمیتوان آنرا با توازنِ فیزیولوژیکی موجود در حیوانات [غیر از انسان] مقایسه کرد. موفقیت در این وظیفهی شخصی عمدتاً نتیجهی خودآگاهی، انضباطِ شخصی و منابعِ درونییی است که هر فرد به کمکِ آنها ضربآهنگِ روزانه، فعالیتها، رژیمِ غذایی و رفتارِ جنسیاش را تنظیم میکند. فرد معرفتِ لازم دربارهی مجموعهی فعالیتهایِ مطلوب، عملکردِ کارآمد و التزام به بهسازیِ سلامتِ دیگران را از همسالان یا بزرگترهایش میآموزد. شکل و شرایطِ این فعالیتهایِ شخصی تابعِ فرهنگی است که فرد در آن رشد میکند: الگوهایِ کار و فراغت، جشن و خواب، تولید و آمادهسازیِ غذا و نوشیدنی، روابطِ خانوادگی و سیاست. آن دسته از الگوهایِ سلامتی که امتحانِ خود را طیِ بازههایِ زمانیِ مدید پس دادهاند و با شرایطِ جغرافیایی و فنیِ یک جامعه سازگارند در درجهی اول متکی بر خودمختاریِ سیاسیِ دیرپای هستند. آنها بر گسترشِ مسئولیت نسبت به عادتهایِ سالم و محیطِ زیستِ اجتماعی[۹]sociobiological تکیه دارند. به این معنا که آنها منوط به پایاییِ پویایِ[۱۰]dynamic stability یک فرهنگ هستند.
سطحِ سلامتِ عمومی[۱۱]public health با میزانِ توزیعِ «مسئولیت و وسائلِ لازم برایِ رویارویی با بیماری» بینِ کلِ افرادِ جامعه مطابقت دارد. دخالتهایِ پزشکی یا خصوصیتهایِ مربوط به بهداشتِ محیطی میتوانند این تواناییِ رویارویی را تقویت کنند، اما هرگز نمیتوانند جایگزینِ آن شوند. جامعهای که بتواند دخالتِ حرفهای را به حداقل برساند، بهترین شرایطِ سلامتی را فراهم میآورد. هر قدر پتانسیلِ تطبیقِ خودبسنده نسبت به فرد، گروه یا محیط بیشتر باشد، میزانِ کمتری از مدیریتِ انطباق موردِ نیاز خواهد بود یا تحمل خواهد شد.
دنیایی که در آن سلامتی به شکلی بهینه و گسترده وجود داشته باشد، به وضوح دنیایی است که در آن دخالتهایِ پزشکی به شکلی حداقلی و به ندرت رخ میدهند. مردمِ سالم کسانی هستند که در خانههایی سالم و با رژیمِ غذاییِ سالم و در محیطی که همزمان برایِ زادن، رشد کردن، کار کردن، شفا یافتن و مردن مناسب است زندگی میکنند؛ آنها توسطِ فرهنگی حمایت میشوند که پذیرشِ آگاهانهی محدودیتهایِ جمعیت، پیر شدن، بهبودیِ ناقص و مرگی که همیشه در نزدیکی است را ترغیب میکند. مردمِ سالم برایِ زوجیابی، صاحبِ فرزند شدن، شریک شدن در شرایطِ انسانی و مُردن به حداقلی از دخالتهای دیوانسالارانه[۱۲]bureaucratic نیاز دارند.
زیستنِ آگاهانهیِ «شکنندگی»[۱۳]fragility، «فردیت»[۱۴]individuality و «تعلق و انتساب»[۱۵]relatedness باعث میشود که تجربهی درد، بیماری و مرگ به بخشی لاینفک از زندگیِ فرد تبدیل شود. تواناییِ رویاروییِ خودبسنده با این پدیدههایِ سهگانه—شکنندگی، فردیت، تعلق و انتساب—زیربنایِ سلامتیِ اوست. به تدریج که او مدیریتِ امورِ شخصیاش را به پزشکان و دیوانسالاران واگذار میکند، از خودمختاریاش دست میکشد و سلامتیاش قطعاً افت میکند. معجزهیِ واقعیِ پزشکیِ مدرن اهریمنگونه[۱۶]diabolical است و زنده ماندن با میزانی از سلامتیِ شخصی که به شکلی غیرِانسانی پایین است را نه فقط بر افراد، بلکه بر همهیِ جمعیت تحمیل میکند. الههیِ انتقامِ پزشکی[۱۷]Medical Nemesis بازخوردِ نامطلوبِ نظامی اجتماعی است که میخواست فرصتهایِ بهتر و برابری برایِ افرادِ جامعه ایجاد کند تا بتوانند به صورتِ خودبسنده با تألماتِ زندگی رویارو شوند، اما در نهایت تواناییِ رویاروییِ خودبسنده را نابود کرد.
هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر میشوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، دربارهشان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بیقید و شرطِ محتوای آنها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری بهوجودآورندگانشان نیست.
ایوان ایلیچ فیلسوف اتریشی، کشیشِ کاتولیک و یک منتقد اجتماعی سرسخت بود که دربارهی نهادهای فرهنگِ معاصرِ غرب و تأثیرِ آنها بر آموزش، پزشکی، کار، مصرفِ انرژی، حمل و نقل و توسعهی اقتصادی کتابهای متعددی نوشته است.
Illich, Ivan. 2000. Limits to Medicine: Medical Nemesis, the Expropriation of Health. Reprint edition. London: Marion Boyars Publishers Ltd. ↩
Ivan Illich ↩
autonomous ↩
culturally shaped ↩
socially created reality ↩
subjective ↩
phenomenologically ↩
task ↩
sociobiological ↩
dynamic stability ↩
public health ↩
bureaucratic ↩
fragility ↩
individuality ↩
relatedness ↩
diabolical ↩
Medical Nemesis ↩