در سالِ ۲۰۱۲ یک تیمِ تحقیقاتی بینالمللی متشکلِ از چندین دانشمندِ سرشناس، «بیانهی خودآگاهی کمبریج»[۱]Cambridge Declaration of Consciousness را امضا کردند[۲]Low, P., Panksepp, J., Reiss, D., Edelman, D., Van Swinderen, B., 2012. The Cambridge declaration on consciousness.. این بیانیه اعلام میکند که بر اساسِ یافتههای نوینِ علمی بسیاری از حیوانات، شاملِ پستانداران، پرندهها و حتی اختاپوس، دارای حسِ خودآگاهی (consciousness) هستند، آنهم به همان شیوهای که ما انسانها خودآگاهیم. در این بیانه آمده است: «شواهدِ همگرایی وجود دارد که نشان میدهد حیواناتِ غیرِ انسان[۳]nonhuman animals دارای خمیرمایهی عصبی-کالبدی[۴]neuroanatomical، عصبی-شیمیایی[۵]neurochemical و عصبی-فیزیولوژیکی[۶]neurophysiological مشابهِ انسان هستند که آنها را قادر به داشتنِ وضعیتِ خودآگاهی میکند. در ضمن این موجودات واجدِ ظرفیتِ کافی برای خلقِ رفتارِ ارادی[۷]intentional behavior هستند.»
همچنین گیاهشناسانی مانند دانیل چاموویتز[۸]Daniel Chamovitz متقاعد شدهاند که اگر چه گیاهان قابلیتِ فکر کردن به شیوهی انسانها را ندارند، اما در آنها نشانههای خودآگاهی مشاهده میشود: آنها میتوانند ببینند، بو بکشند، حس کنند، حالتِ دفاعی به خود بگیرند، همسایههایشان را از خطراتِ احتمالی آگاه کنند و حتی موضوعاتی از گذشته را به خاطر بیاورند[۹]Chamovitz, D., 2013. What a Plant Knows: A Field Guide to the Senses, Reprint edition. ed. Scientific American / Farrar, Straus and Giroux, New York..
آگاهی و خودآگاهی حیواناتِ غیرِ انسان و گیاهان سوالهای مختلفی را برای ما ایجاد میکند. به عنوان مثال، جایگاهِ اخلاقی و حقوقی این موجودات چطور باید تعریف شود؟ آیا نباید مفهوم آنچه «انسانی» (humane) است را موردِ بازبینی قرار دهیم؟
دورانِ انحصارِ انسان در خودآگاهی به سر رسیده است.
از یک سو، همانطور که توماس نیگل[۱۰]Thomas Nagel، فیلسوفِ آمریکایی، در مقالهی مشهور خود به نام «خفاش بودن چگونه است؟»[۱۱]Nagel, T., 1974. What Is It Like to Be a Bat? The Philosophical Review 83, 435–۴۵۰٫ doi:10.2307/2183914 مطرح کرده، ما هرگز نمیتوانیم نوعِ هوشیاری و خودآگاهی موجوداتِ زندهی دیگر را واقعاً (به صورتِ بیواسطه و طبیعی) تجربه یا درک کنیم. نیگل میگوید، برای اینکه خودآگاهی از نوعی که خفاش تجربه میکند را درک کنید باید یک خفاش باشید و اندامِ حسی او را داشته باشید، همانطور که برای اینکه انسان بودن را درک کنید باید یک انسان باشید. از سوی دیگر دورانِ انحصارِ انسان در خودآگاهی به سر رسیده است. ما میدانیم که تنها موجودِ خودآگاهِ زیستکره نیستیم. به این ترتیب پایههای عرف، قانون، اسطوره و اخلاقیاتِ چندینهزارسالهای که حولِ محورِ استثنا بودنِ انسان بنا کردهایم فرو میریزد. به همان ترتیب که دیگر نمیتوانیم وانمود کنیم «ویژه» هستیم، باید به گسترشِ حوزهی اخلاق به گونهای که حقوقِ صورتهای دیگر هوشیاری را نیز به رسمیت بشناسد فکر کنیم.
هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر میشوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، دربارهشان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بیقید و شرطِ محتوای آنها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری بهوجودآورندگانشان نیست.
برخی از ترجمه و ویرایش متنهای منتشر شده در یوتوپیا توسط گروه ترجمه انجام میگیرد.
Cambridge Declaration of Consciousness ↩
Low, P., Panksepp, J., Reiss, D., Edelman, D., Van Swinderen, B., 2012. The Cambridge declaration on consciousness. ↩
nonhuman animals ↩
neuroanatomical ↩
neurochemical ↩
neurophysiological ↩
intentional behavior ↩
Daniel Chamovitz ↩
Chamovitz, D., 2013. What a Plant Knows: A Field Guide to the Senses, Reprint edition. ed. Scientific American / Farrar, Straus and Giroux, New York. ↩
Nagel, T., 1974. What Is It Like to Be a Bat? The Philosophical Review 83, 435–۴۵۰٫ doi:10.2307/2183914 ↩