ریچارد هاینبرگ در این نوشته نشان میدهد که تغییرِ اقلیم و افزایشِ هزینهی تولیدِ نفت (و سایرِ سوختهایِ فسیلی، همینطور منابعِ هستهای) دو نیرویِ مهمی هستند که گذار به دورانِ پساکربن را اجتنابناپذیر میکنند.
آیا احداثِ سدهایِ عظیمِ مولدِ نیرویِ برقآبی، آنطور که طرفدارانِ آنها مدعی هستند، روشِ خوبی برایِ تولیدِ انرژیِ پاک، ارزان و تجدیدپذیر است؟ نویسندهی این مقاله نشان میدهد که پاکی، ارزانی و تجدیدپذیریِ نیرویِ برقآبی یک افسانه است.
پیرامونِ انرژیِ هستهای حرفهای مثبت و منفیِ زیادی زده میشود، اما گروهِ روزافزونی از کارشناسان معتقدند که ریسکها و هزینههای این فنآوری (در مقایسه با سایرِ گزینههای تجدیدپذیرِ تولید انرژی) بیش از اندازه زیاد است. در این نوشته یکی از کارشناسانِ منتقدِ انرژیِ هستهای ایرادهای وارده به آنرا جمعبندی میکند.