اقتصاد محلی
بخشهایی از یادداشت «ایدهای به نام اقتصاد محلی» نوشتهٔ وندل بری.
بخشهایی از یادداشت «ایدهای به نام اقتصاد محلی» نوشتهٔ وندل بری.
برخلافِ وعدههای چشمگیر طرفدارانِ افزایشِ کارآییِ فنآوریها و محصولات، افزایشِ کارآیی معجزه نمیکند و تضمینی برای حرکت به سویِ جامعهای پایاتر نیست. آنچه سیاستهای مبتنی بر افزایشِ کارآیی را ذاتاً آسیبپذیر میسازد پدیدهای است به نامِ «اثرهایِ بازگشتی». نویسندههای این یادداشت، ولفگانگ ساکس و تیلمَن سانتاریوس، ضمن شرح این پدیدهْ تأکید میکنند که اتخاذِ سیاستهایِ مبتنی بر بَسَندگی میتواند اثرهایِ بازگشتی را محدود کند: افزایشِ کارآیی فقط وقتی موثر خواهد بود که در چارچوبِ بسندگی قرار داشته باشد.
با معیارهایِ بازار، انرژیِ هستهای نه مقرون به صرفه است و نه به ریسکاش میارزد. اگر مالکان و مجریانِ نیروگاههایِ هستهای در قبالِ همهی تعهدات يک سانحهی هستهای مسئولیت میداشتند و بدونِ برخورداری از یارانهها مجبور به رقابت با سایرِ گزینههای تولیدِ انرژی میبودند،هیچکس هرگز در گذشته نیروگاهِ هستهای نمیساخت، هیچکس امروز نیروگاهِ هستهای نمیساخت و همه در اسرعِ وقت از کسب و کارِ انرژیِ هستهای خارج میشدند.
گسترشِ بازارهایِ مالیِ جهانی، به واسطهی عوارضِ متعددی که به همراه میآورد، معمولاً از دریچهی شکاکیت و نقد بررسی میشود. اما بنیانگذارانِ رابین هود، که نامِ یک شرکتِ تعاونیِ مستقر در فنلاند است، علیرغمِ اینکه با اغلبِ منتقدانِ نظامِ جهانیِ بازار موافقاند ایدهای متفاوت را دنبال میکنند: چرا عیارانه از خوانِ گستردهی بازارهایِ مالیِ جهانی برایِ مقاصدِ خوب بهرهبرداری نکنیم؟
مرزهای اخلاقیِ بازار کجاست؟ آیا میتوان همهی ارزشهای جامعه را به معرض فروش گذاشت؟ در این نوشته مایکل سندل فیلسوف و مدرسِ آمریکایی در اینباره صحبت میکند. او کتابی هم به نامِ «آنچه پول نمیتواند بخرد: مرزهای اخلاقیِ بازار» نوشته است.
آلدو لئوپولد در این نوشته مقولهی اخلاقِ زمین را معرفی میکند و مبانی فرگشتی و اکولوژیکِ آنرا شرح میدهد. این نوشته بعد از گذشت بیش از نیم قرن که از زمانِ نگارشِ آن میگذرد، در شمار تأثیرگذارترین مطالب نوشته شده در حوزهی حفاظت از محیطِ زیست است.
رشد اقتصادی پدیدهای جدید و احتمالاً منحصر به فرد در تاریخِ انسان است و هیچ دلیلی برایِ ادامهدار بودنش وجود ندارد.
این مطلب توسطِ یک اقلیمشناس و فعالِ سیاسی و اجتماعی سرشناس به نام یوهان روکاشتروم نوشته شده است. او دربارهی اهمیتِ نامهی تعالیمِ پاپ فرانسیس و ارتباطِ تنگاتنگِ آن با جنبش اجتماعی و علمی «اقدامِ برای اقلیم» (climate action) مینویسد. نزدیک شدنِ دو نهادِ مذهب و علم اتفاقی نادر، اما میمون است؛ چرا که چالشهای اجتماعی و زیستمحیطیِ به وجود آمده در اثرِ توسعهی مدرن آنچنان بزرگ و عمیقند که احتمالاً برای حلِ آنها چارهای جز پایان بخشیدن به شکافِ تاریخی دو نهادِ نیرومندِ مذهب و علمِ مدرن وجود ندارد.
پیشرفت چیست؟ تکنولوژیهای پیچیدهتر چگونه میتوانند منجر به سودآوری بیشتر شوند؟ در این نوشته با استفاده از مفهوم اقتصادی «تأثیرات جانبی» با نظریهای جسورانه نسبت به مفهوم پیشرفت و شرایطِ آن آشنا میشویم: پیشرفت نامتنهاهی یک توهم است و به نابودی سیستمهای کلانی که پشتیبان حیات اقتصادی اجتماعی ما هستند منجر میشود.
عملیات حفر «کانالِ نیکاراگوئه» که قرار است اقیانوسهای اطلس و آرام را به هم متصل کند از چند ماه پیش آغاز شده و قرار است تا ۵ سال دیگر تکمیل شود. این کانالِ عظیم که هزینهٔ احداث آن ۵۰ میلیارد دلار تخمین زده شده، با سرمایهگذاری یک شرکت چینی و طی قرارداد بیع متقابل ۵۰ ساله و قابل تمدید که با دولت نیکاراگوئه بسته شده احداث و بهرهبرداری خواهد شد. کانال نیکاراگوئه پس از تکمیل ۲۷۸ کیلومتر طول خواهد داشت و عرض آن بین ۲۳۰ تا ۵۲۰ متر و عمق آن حدود ۲۸ متر خواهد بود. این پروژه همچنین به احداث یک دریاچهٔ مصنوعی به وسعت ۴۰۰ کیلومتر مربع احتیاج دارد تا آب لازم برای پر کردن آن را تأمین کند. اما بسیاری معتقدند حفر این کانال تقریباً قطعاً به مثابه یک فاجعهٔ زیستمحیطی بزرگ با ابعاد و عواقب غیرقابل اندازهگیری خواهد بود.