۱
تغییر و نوآوری دیگر به ارائهیِ الگوهایی که به دقت جایی و زمانی در آینده را توصیف میکنند مربوط نمیشود. تغییراتِ مثبت وقتی رخ میدهد که افراد مجدداً و در بسترِ غنی و واقعیِ جهان به هم متصل شوند—هم با یکدیگر و هم با زیستسپهر. من معمولاً به جای اینکه از مدیرانِ شهری دربارهی چند و چونِ آرمانشهرهایِ موردِ نظرشان سؤال کنم، آنها را با این دو پرسش به چالش میکشم: «آیا میدانید ناهارِ بعدیِ شما از کجا تأمین میشود؟» و «آیا میدانید آن مکان سالم است؟». این رویکرد، تمرکزِ حوزهی طراحیِ شهری را از زیرساختهایِ سخت—نظیرِ خیابان و لولهها—بر میدارد و نگاهی سیستمی و تمامنگر را تشویق میکند که در آن دغدغه برایِ سلامتیِ جاهایی که شهر را تغذیه یا آبیاری میکنند پُررنگ و مِحوری است. در این نوع نگرش، شهر یک سیستمِ زنده است و سلامتِ اجتماعهایِ کشاورزی، زمینهایشان، حوزههایِ آبریز، و تکثرِ زیستی، بخشی لاینفک از رونقِ شهر در آینده قلمداد میشود. این نگاه به ما یادآوری میکند که در میانِ حوزههایِ آبریز، حوزههایِ غذاریز[۲]foodshed و انواعِ حوزههایی که فیبر و غذایِ موردِ نیازمان را تأمین میکنند زندگی میکنیم. به عبارتِ دیگر، ما فقط در شهرها، شهرستانها یا حومهها زندگی نمیکنیم.
۲
دسترسی به نانِ خوب و مرغوب نشانهای مطمئن از سلامتیِ سیستمِ غذاییِ یک شهر است. نانِ خوب نشانگرِ سرزندگیِ باکتریایی است. در چندین شهرِ عمدهی جهان، پیشگامانِ واقعیِ نان، به کمکِ اتصالِ بازیگرانِ محلیِ متعدد در حالِ کوتاهتر کردنِ زنجیرهی غلّات هستند. در این زنجیرهها فاصلهی بینِ محلِ کشتِ غلّه و جایی که نان مصرف میشود کاهش مییابد و کشاورزانِ شهری[۳]urban farmers، نگهدارندگان و تجمیعکنندگانِ بذر[۴]seed bankers، میانگاههایِ غذا[۵]food hubs، بازارهایِ کشاورزان[۶]farmers markets، آسیابها و کارگاههایِ فرآوریِ محلی شکل میگیرند و به هم متصل میگردند. همینطور که این فعالیتها، زیرساختها و مهارتهایِ مشبّک تقویت میشود، به تدریج حوزههایِ غلّهریز[۷]grain sheds شکل میگیرند.
۳
در این میان، سکّوهایِ نوینِ توزیع[۸]distribution platforms نقشِ مهمی بازی میکنند. به عنوانِ مثالِ لاروش[۹]La Ruche Qui Dit Oui، که معنایِ نامِ کاملِ آن «کندوهایی که آری میگویند»[۱۰]The Hive that Says Yes است، زادهی فکرِ یک سرآشپز و طراحِ صنعتیِ فرانسوی به نامِ گلِم شِرون[۱۱]Guilhem Cheron است. لاروش قدرتِ اینترنت را با انرژیِ شبکههایِ اجتماعی ترکیب میکند تا بتواند شکافِ بینِ تولیدکنندگانِ کوچک و مشتریهایشان را پر کند. رویکردِ سکّوهایِ غذایی نظیرِ لاروش رویکردی تمامنگر است که در آن منافعِ اجتماعهایِ کشاورزان و مردمانِ محلی، زمین، حوزههایِ آبریز و تنوعِ زیستی در نظر گرفته میشود.
۴
تأکید بر سیستمهایِ زنده به معنایِ گونهی نوینی از زیرساختهاست. سازمانهایِ جدیدی موردِ نیاز خواهند بود: تعاونیهایِ غذا[۱۲]food co-ops، آشپزخانههایِ محلی[۱۳]community kitchens، صرفِ غذای گروهی در محلهها[۱۴]neighbourhood dining، باغچههایِ قابلِ تناول[۱۵]edible gardens و سکّوهایِ توزیعِ غذا. مکانهایِ جدیدی برایِ بروزِ خلاقیتِ اجتماعی موردِ نیاز خواهند بود: کارگاههایِ کوچکِ تولیدِ آبجو یا ماءالشعیر[۱۶]craft breweries، خانههایِ نانوایی[۱۷]bake houses، باغهایِ حاصلخیز[۱۸]productive gardens، میانگاههایِ مخصوصِ دوچرخههایِ باری[۱۹]cargo bike hubs، فضاهایِ کاروَرزی[۲۰]makerspaces، مراکزِ بازیافت[۲۱]recycling centres و نظایرِ آن. برایِ گسترشِ سکّوهایِ تعاونی، سیاستهایِ تشویقی و حمایتی لازم است تا بتوان سرپناهها، حمل و نقل، غذا، تحرکپذیری[۲۲]mobility، آب و مراقبت از کهنسالان را به صورتِ همیارانه ایجاد و توانمند کرد. از طریقِ این سکّوهایِ تعاونی، ارزشِ تولیدی به شکلی عادلانه میانِ همان افرادی که آنرا ارزشمند ساختهاند تقسیم میشود. فنآوری، نقشِ مهمی در شکوفاییِ زیرساختهایِ موردِ نیاز برایِ شکلگیریِ این روابطِ نوینِ اجتماعی بازی میکند. تلفنهایِ همراه و اینترنتِ اشیاء[۲۳]internet of things کارِ گروههایِ محلی را برایِ به اشتراک گذاشتنِ تجهیزات یا فضاهایِ همگانی آسانتر میکنند و اجازه میدهند که اعتمادسازی و مدیریتِ مسئولیت[۲۴]manage trust به شکلی غیرمتمرکز انجام شود.
۵
در قلبِ این تحولاتِ در حالِ بروز، روایتِ نوینی از «مکان»[۲۵]place نهفته است. شهرها به عنوانِ کاتالیزورِ تغییراتِ سیستمیِ موردِ نیازِ ما عمل میکنند و نقشِ آنها کلیدی است. آنها میتوانند مظهرِ داستانی نوین دربارهی توسعه و پیشرفت باشند که در آن سلامتی و تنوعِ زیستی، و حوزههایِ غذاریز و آبریز، در شمارِ شاخصهایِ کلیدیِ موفقیّت[۲۶]key indicators of success قلمداد میشوند. سلامتِ راستینِ شهر در گروِ بازتعریفِ آن به مثابهِ محلِ ملاقاتِ بینِ عاملانِ تغییر[۲۷]change agents، طرد شدگان[۲۸]outliers، و شبکههایِ در سایه[۲۹]shadow networks است. سلامتِ یک شهر به معنایِ مشارکت[۳۰]participation و نه صرفاً نظارهگری[۳۱]spectacle است. اتصال، نوعی نوآوری است.
هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر میشوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، دربارهشان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بیقید و شرطِ محتوای آنها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری بهوجودآورندگانشان نیست.
جان تاکارا نظریهپرداز و ترویجگرِ نوآوریِ عوامانه[۳۲]grassroot innovation در راستایِ سازماندهیِ اقداماتِ نظری و عملی برای ایجادِ آیندهای پایا است.
Manifesto For Utopias Are Over: Cities Are Living Systems ↩
foodshed ↩
urban farmers ↩
seed bankers ↩
food hubs ↩
farmers markets ↩
grain sheds ↩
distribution platforms ↩
La Ruche Qui Dit Oui ↩
The Hive that Says Yes ↩
Guilhem Cheron ↩
food co-ops ↩
community kitchens ↩
neighbourhood dining ↩
edible gardens ↩
craft breweries ↩
bake houses ↩
productive gardens ↩
cargo bike hubs ↩
makerspaces ↩
recycling centres ↩
mobility ↩
internet of things ↩
manage trust ↩
place ↩
key indicators of success ↩
change agents ↩
outliers ↩
shadow networks ↩
participation ↩
spectacle ↩
grassroot innovation ↩