Tag archive

شغل

عدالت در اشتغالِ‌ مفید

نقد ایوان ایلیچ از جهان مدرن و خاستگاه‌های تاریخی آن‌ رادیکال و عمیق است. او برای «خودبسندگی» افراد ارزشی ذاتی قائل می‌شود و جامعه‌ای که سرزندگی و خودبسندگی اعضایش را تضمین کند را هم‌شادزی می‌نامد. گسترش بیش از حد نظام تولید صنعتی در تعارض با هم‌شادزیستن قرار دارد و از جنبه‌های مختلفی آن‌را تخریب می‌کند. در این نوشته که بخش‌هایی از کتاب «به سوی تاریخچهٔ نیاز» است، ایلیچ به یکی از این جنبه‌ها اشاره می‌کند.

ایوان ایلیچ و بیراهه‌ی تولیدِ صنعتی

در این یادداشت نویسنده ضمنِ معرفیِ ایده‌ی «بیراهه‌ی تولیدِ صنعتی» ارتباطِ آن‌را با نقدِ ایوان ایلیچ از جوامعِ صنعتی شرح می‌دهد. در این‌جا «بیراهه» به معنایِ خارج شدن موقت از مسیرِ اصلی است، با این قصد که این کار رسیدن به هدفِ اصلی را ساده‌تر کند. انسان (همچون خداوندگارش) قادر است برایِ رسیدن به هدفی والاتر، مسیرِ خود را دورتر کند و به بیراهه برود. اما مشکل از آن‌جا آغاز می‌شود که او هدفِ اصلی را فراموش کند و در بیراهه گم شود.

زندگی بدونِ پول؛ بی‌شغلی خلاقانه و مفید

نداشتنِ اشتغالِ مدرن لزوماً به معنای بی‌کاری نیست، اگرچه تمایلِ جامعه‌ی مدرن به این است که فردِ بدونِ شغل را بی‌ارزش و انگل جلوه دهد. با این‌حال می‌توان به صورتی مفید و خلاقانه بی‌شغل بود، به این معنا که از فرصت و وقتِ به دست آمده در اثر خروج از چرخه‌های مصرف‌گرایی مدرن برای افزایشِ کیفیتِ معیشت خود و اطرافیانِ خود استفاده کرد. در جوامع مدرن این کارِ ساده‌ای نیست، اما نمونه‌هایی هستند که امکان‌هایی دیگرگون را به ما نشان می‌دهند. در این نوشته به دو مثالِ کوتاه اشاره می‌کنیم.

برو بالا