«عدمِ قطعیت» یا «عدمِ اطمینان» (uncertainty) به وضعیتِ ما نسبت به آینده یا پدیدهی نامعلوم گفته میشود. عدمِ قطعیت در محیطهای مختلفی بروز میکند: در محیطهایی که به صورت ناقص قابلِ مشاهده هستند، در محیطهایی که ذاتاً تصادفی (stochastic) هستند و یا در شرایطی که اطلاعات ما به واسطهی جهل (ignorance) یا تنبلی (indolence) ناقص است.
چیزهایی وجود دارند که میدانیم «درست»اند، همینطور چیزهایی وجود دارند که میدانیم «نادرست»اند. با اینحال، همیشه چیزهایی هستند که درستی یا نادرستی آنها برای ما مشخص نیست. در این موارد میگوییم ما نسبت به آنها نامطمئن هستیم. ما کم و بیش همواره نسبت به آینده نامطمئن هستیم؛ بخشِ بزرگی از گذشته از دیدِ ما پنهان است؛ و چیزهای زیادی در زمانِ حال وجود دارد که اطلاعاتِ ناقصی دربارهشان داریم. به این ترتیب، عدمِ قطعیت همه جا حضور دارد و از آن گریزی نیست.
ما به صورت غریزی دارای مهارتِ کافی برای اتخاذ تصمیم در شرایط عدمِ اطمینان هستیم[۱]decision making under uncertainty، اما روشهای مختلفِ علمی و ریاضی میتوانند توانایی ما را در این زمینه افزایش دهند به این معنا که هم توانایی ما را در اتخاذِ تصمیمها افزایش دهند و هم احتمالِ بروز نتایجِ نامطلوب را کاهش دهند. به عبارتِ دیگر، روشهای علمی و ریاضی میتوانند به ما در اتخاذِ تصمیمهای بهتر در شرایطِ نامطمئن کمک کنند.
هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر میشوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، دربارهشان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بیقید و شرطِ محتوای آنها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری بهوجودآورندگانشان نیست.
من در حوزهٔ مدیریت و مهندسی محیطی تحقیق و تدریس میکنم: چطور میتوان کارآیی سیستمهای شهری و صنعتی را از طریق مطالعهٔ سیستمی، ایجاد پیوندهای موثر بین آنها و مدیریت بهتر پسماندها افزایش داد و ظرفیتها و امکانهای مختلف را ارزیابی نمود؟ در این حوزه سعی میکنم یک عملگرا و ارائهدهندهٔ راهحل باشم. در پسزمینهٔ مطالعاتیام علاقمند به تاریخ، مدرنیت، و شناخت و نقد قطعیتها و اسطورههای معاصر هستم. در این حوزه سعی میکنم ارائهدهندهٔ پرسشهای رادیکال و دشوار باشم. پیش از این، حدود هشت سال در صنایع بینالمللی نفت و گاز در ایران و برخی کشورهای حاشیهٔ خلیجفارس کار کرده بودم.
decision making under uncertainty ↩