انقراض دایناسورها
دایناسورها قبل از انقراض چه میگفتند؟!
دایناسورها قبل از انقراض چه میگفتند؟!
آیا غلبه بر تغییرِ اقلیم به کمک رویکردهایِ تقلیلگرا امکانپذیر است؟ ریچارد هاینبرگ معتقد است که این رویکردها نه تنها ناکارآمد هستند، بلکه حتی در صورتِ موفقیت راه را برایِ ورودِ بحرانهایِ عمیقِ بعدی باز میگذارند. برایِ مقابله با تغییرِ اقلیم و سایرِ بحرانهایی که در صف ایستادهاند، رویکردهایِ کلگرا لازم است.
آیا توافق حاصل شده در کنفرانسِ پاریس یک دستاورد مهم محسوب میشود؟ در حالیکه اغلبِ سیاستمداران، رسانههایِ جریانِ اصلی و حتی سازمانهایِ زیستمحیطی پاسخِ مثبتی به این سوال میدهند، نگاههایِ دیگری نیز وجود دارد. در این نوشته با یکی از انتقادیترین مواضع نسبت به توافقِ پاریس و محدودیتهایِ ذاتیِ آن آشنا میشویم؛ روایتی از سردخاکهایِ سیبری، فلوریدایی که زیرِ آب میرود، یخسارهایی که فرو میپاشند و بحرانی طولانی و عمیق که میتواند طومارِ نظامِ اقتصادیِ امروزِ جهان را در هم بپیچد.
اگر بخواهید تغییرِ اقلیم و اهمیتِ آنرا به زبانی ساده و موجز شرح دهید چکار میکنید؟ در این اسلاید یک پیشنهاد ارائه شده است که تغییر اقلیم و اهمیتِ آن را در ۷ جمله توضیح میدهد.
رویکردهایِ تکنولوژیکی نسبت به مشکلاتِ زیستمحیطی جذابیتِ ویژهای دارند، چرا که اغلب بر این فرض استوارند که ورودِ آنها با نظمِ موجودِ اجتماعی و اقتصادی در تضاد نیست و در عوض میتوانند بسیاری از مشکلاتِ ما را حل کنند. هَک کردنِ زمین اصطلاحی است که نویسندهی این مطلب برایِ توصیفِ «مهندسیِ زمین» به کار میگیرد. اغلبِ این روشها برای مقابله با پدیدهی بحرانسازِ گرمایشِ زمین پیشنهاد میشوند و مقبولیتِ روزافزونی یافتهاند. اما آیا مهندسیِ زمین رویکردی موثر است؟
اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم تأثیراتِ کربنی که در جو منتشر میکنیم به چند دهه یا قرن محدود خواهد شد. مسئولیتِ بینِنسلیِ ما شاملِ آیندهای بَسدورتر میشود که ممکن است به دهها یا صدها هزار سال برسد. این نوشته به مناسبتِ برگزاریِ کنفرانسِ تغییرِ اقلیم در پارس منتشر میشود.
کدام کشورهای جهان سهمِ بیشتری در انتشارِ گازهای گلخانهای دارند؟ جایگاهِ ایران کجاست؟ پاسخ را در یک نمودار تعاملی ببنید.
تغییرِ اقلیم مجموعهی پیچیدهای از تحولات است که برخی از نقاطِ جهان را خشکتر و گرمتر میکند، اما برخی مناطقِ دیگر را سردتر یا مرطوبتر میکند. تحقیقاتِ مختلفِ اخیر این نظریه که تغییرِ اقلیم منجر به نوساناتِ شدیدِ آب و هوایی میشود را تقویت میکنند: انتشارِ گازهای گلخانهای منجر به گرم شدنِ زمین و تغییرِ عواملِ مهمی که بر آب و هوا تأثر میگذارند میشود. اما چه عواملِ مهمی بر آب و هوا تأثیر میگذارند؟
این مطلب توسطِ یک اقلیمشناس و فعالِ سیاسی و اجتماعی سرشناس به نام یوهان روکاشتروم نوشته شده است. او دربارهی اهمیتِ نامهی تعالیمِ پاپ فرانسیس و ارتباطِ تنگاتنگِ آن با جنبش اجتماعی و علمی «اقدامِ برای اقلیم» (climate action) مینویسد. نزدیک شدنِ دو نهادِ مذهب و علم اتفاقی نادر، اما میمون است؛ چرا که چالشهای اجتماعی و زیستمحیطیِ به وجود آمده در اثرِ توسعهی مدرن آنچنان بزرگ و عمیقند که احتمالاً برای حلِ آنها چارهای جز پایان بخشیدن به شکافِ تاریخی دو نهادِ نیرومندِ مذهب و علمِ مدرن وجود ندارد.
دمای میانگینِ سطحِ زمین از ۱۸۸۰ تاکنون نزدیک به یک درجهی سانتیگراد افزایش یافته است، پدیدهای که به گرمایش جهانی و به تعاقبِ آن تغییر اقلیم شهرت دارد. شواهدِ زیادی وجود دارد که انتشارِ گازهای گلخانهای در اثر فعالیتهای انسان را علتِ بروزِ گرمایش جهانی میداند. اما شکاکیون، ضمنِ رد یا کم اهمیت دانستنِ نقشِ انسان در این رابطه، عواملِ طبیعی را دلیلِ اصلی گرمایش جهانی میدانند. اما آیا این دلایل میتوانند افزایش روزافزون دمای سطحی کرهی زمین را توضیح بدهند؟ در این نوشته با استفاده از آمار و ارقام و رسمِ چند نمودار ساده نقشِ فرایندهای صنعتی و طبیعی را در گرمایشِ جهانی بررسی میکنیم. دادههای موردِ استفاده در این نمودارها بر اساس یافتههای یکی از موسسههای زیرمجموعهی ناسا گردآوری شدهاند.
نتیجهی یک نظرسنجی که توسطِ موسسهی سنجشِ افکارِ عمومی دانشگاهِ مینهسوتای آمریکا انجام شده نشان میدهد که اکثریتِ پاسخدهندهها از اینکه موضوعهای بسیار ساده و بدیهی را به افرادِ احمق حالی کنند خسته شدهاند و به این نتیجه رسیدهاند که در آینده به کلی قیدِ بحث کردن و متقاعد کردن این نوع آدمها را بزنند. (نوشتهی طنزآمیز)