دختری که دو سال است آشغال تولید نکرده است

در مطالب کوتاه/نوشته شده در سال ۲۰۱۵ توسط

آیا می‌توان در زندگی روزمره بدون تولید زباله زندگی کرد؟ «لاورِن سینگر»، ۲۳ ساله، دو سال است که بدون تولید زباله زندگی می‌کند. او سعی کرده زباله را از زندگی روزمره‌اش حذف کند. از خانه‌ی او هیچ‌ سطل زباله‌ای خارج نمی‌شود.

استراتژی‌هایی که او برای حذف زباله به کار گرفته پیچیده نیستند و کارهایی هستند که بیشتر ما امکان انجام دادن آن‌ها را داریم. آن‌چه لاورِن را متمایز می‌کند، اراده‌ی او برای تغییر و نظم و پشتکار اوست.

او که در دانشگاه نیویورک رشته‌ی محیط زیست خوانده و خود را یک فعال محیط زیست می‌داند، حدود سه سال پیش متوجه یک چالش بزرگ در زندگی‌اش شد: روزی او به محتوای یخچال خانه‌اش نگاه کرد و متوجه شد همه‌ی مواد غذایی داخل یخچال در بسته‌بندی‌های یک‌بار مصرف و عمدتا پلاستیکی قرار گرفته‌اند. او متوجه تناقض عظیمی که بین زندگی‌ روزمره‌ و آرمان‌هایش به عنوان یک «سبز» وجود داشت شد.

او خطاب به خودش گفت: «تو یک ریاکار هستی!‍»

اما او می‌خواست یک «دختر سبز» باشد، نه یک «دختر پلاستیکی». بنابراین اولین تصمیمی که گرفت این بود: «پلاستیک باید به کلی از زندگی‌ام حذف شود». حذف پلاستیک به این معنا بود که او می‌بایست یاد می‌گرفت همه‌ی بسته‌بندی‌های پلاستیکی مورد نیازش را خودش با مواد جایگزین بسازد. بسته‌بندی‌ها زیاد بودند. از تیوپ خمیردندان گرفته تا مواد شوینده. او شروع کرد به تحقیق کردن در اینترنت و در این مسیر با وبلاگ «خانه‌ی بدون زباله»‌ آشنا شد که تجربیات یک خانواده‌ی چهارنفره که در کالیفرنیا «بدون تولید زباله» زندگی می‌کنند را شرح می‌داد. لاورِن با دنبال کردن این تجربیات، به تدریج موفق شد اغلب پلاستیک‌ها را از زندگی‌اش حذف کند.

اما بعد از حذف پلاستیک به خود گفت، اگر یک خانواده‌ی چهارنفره می‌توانند «زباله صفر» زندگی کنند، من که یک جوان ۲۱ ساله‌ هستم هم خواهم توانست. اما او چطور از «پلاستیک صفر» به «زباله صفر» رسید؟

مرحله‌ی بعدی، توقف کامل خرید محصولات بسته‌بندی شده بود. او سبد خرید و ظرف‌های خودش را به فروشگاه‌ها می‌برد و مواد غذایی باز و بدون بسته‌بندی تهیه می‌کرد و در ظروف شیشه‌ای جا می‌داد. به زودی کابینت‌های خانه‌ای او پر از ظروف شیشه‌‌ای شد. او خرید لباس‌های نو را متوقف کرد و فقط محصولات دست دوم خریداری نمود. او تمام وسایل شخصی و مواد نظافتی خودش را خودش تولید می‌کرد. در ضمن کم کم تمام لباس‌های اضافه و وسایلی را که نیاز نداشت فروخت یا بخشید.

اما از همه مهم‌تر، او شروع به برنامه‌ریزی کرد تا بتواند از موقعیت‌های مختلف «زباله ساز» پرهیز کند: نی داخل لیوان نوشیدنی؟ نه متشکرم. کیسه‌ی پلاستیکی در فروشگاه‌ها؟ نه متشکرم. رسیدهای خرید؟ نه متشکرم.

این تحولات حدود یک سال طول کشید و زحمت زیادی لازم داشت. سخت‌ترین قسمت آن این بود: او زندگی خود را زیر ذره‌بین قرار داد تا بتواند ارزش‌هایش را با رفتارش هماهنگ‌تر کند. به تدریج که او تغییرات را می‌پذیرفت، کارها آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌شدند.

لاورِن امروز به زندگی «بدون زباله» دست یافته است. به گفته‌ی خودش:

من بیشتر از قبل پس‌انداز می‌کنم. چرا که دیگر چیزهای گران‌قیمت و به درد نخور نمی‌خرم. همیشه از قبل می‌دانم چه چیز قرار است بخرم و فهرست خرید تهیه می‌کنم. در ضمن مواد غذایی را به صورت عمده خریداری می‌کنم، در نتیجه پول اضافه برای بسته‌بندی نمی‌پردازم. لباس نو نمی‌خرم و لباس‌هایم را با قیمت‌های خیلی پایین‌تر به صورت دست دوم تهیه می‌کنم. من غذای سالم‌تر و بهتری می‌خورم. چون غذاهای بسته‌بندی شده نمی‌خورم، انتخاب‌های ناسالم من محدود هستند. در عوض من، مقدار زیادی میوه‌ و سبزیجات ارگانیک، غله‌ سبوس‌دار و مواد غذایی محلی می‌خورم. بازارهای محلی کشاورزان محصولات بدون بسته‌بندی عالی‌ای ارائه می‌کنند. من خوش‌حال‌تر از قبل هستم. قبل از این‌که شیوه‌ی زندگی‌ام را به «زباله صفر» تغییر دهم، نامنظم بودم و گاه و بیگاه یخچالم خالی بود یا باید آخر وقت در سوپرمارکت‌ها دنبال آذوقه می‌گشتم. اما الان روزهای هفته‌ی من فرق می‌کند. فقط یک‌بار در هفته به فروشگاه می‌روم و همه‌ی آن‌چه می‌خواهم را خریداری می‌کنم. این یک‌بار خرید هفتگی فقط مربوط به غذا نیست. بلکه محصولات بهداشتی و آرایشی را هم شامل می‌شود. چرا که همه‌ی محصولاتی که استفاده می‌کنم را به راحتی می‌توانم با مواد اولیه‌ی روزمره و ساده تولید کنم. این نه تنها ساده‌تر و بی‌استرس‌تر است، بلکه سالم‌تر هم هست، چرا که از شر مواد شیمیایی سمی خلاص هستم! هرگز به این فکر نکرده بودم که حرکت آگاهانه به سوی حذف زباله از زندگی می‌تواند به بالارفتن کیفیت زندگیم منجر شود. پیش‌ترها فکر می‌کردم، تنها معنای این‌کار این است که زباله تولید نکنم. اما تجربیات من که در وبلاگم می‌نوشتم، باعث شد با آدم‌هایی که دغدغه‌ی مشابهی داشتند آشنا شوم و دوستان زیادی پیدا کنم.

هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیست‌محیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر می‌شوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، درباره‌شان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بی‌قید‌ و شرطِ محتوای آن‌ها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری به‌وجودآورندگان‌شان نیست.

برو بالا