ساکنانِ طبقهٔ متوسطِ شهری عمدتاً با مشکل لباس مواجه هستند. اما این مشکل به کمبودِ پوشاک مربوط نمیشود. برعکس. مشکل این است که لباسها زیادند و فضای زیادی اشغال میکنند. قفسهٔ لباسها شلوغ است، کمدها و کشوها لبریز از کفش و پیراهن و شلوار و جوراب هستند. مرتب نگاه داشتنِ این همه لباس کار سادهای نیست. به علاوه، داشتن این همه انتخاب استرسآور و زمانبر است! کم کردنِ تعداد لباسها و خلوت کردن کمدِ لباسها راهِ حلی است که قطعاً از آن لذت خواهید برد. شکی نیست که موثرترین و بهترین روش برای خلوت کردن کمدِ لباسهایتان این است که از خریدن لباسِ جدید پرهیز کنید تا لباسهای فعلی به تدریج کهنه و از ردهخارج شوند و به این ترتیب از تعداد و حجم لباسهایتان کاسته شود. اما در کوتاهمدت، کارهای دیگری نیز میتوانید انجام دهید. ایدههای زیر به شما کمک خواهند که کمدِ لباس خلوتتری داشته باشید. فراموش نکنید هدف این است که کمد لباسهایتان را برای همیشه خلوت کنید، نه اینکه امروز آنرا خلوت کنید تا فردا بتوانید دوباره لباس بخرید! این مطلب ترجمهای آزاد از این یادداشت است.
۱. ساده شروع کنید
با لباسهایی که لکه، پاره یا خیلی کهنه هستند شروع کنید؛ همینطور لباسهایی که به دلایل مختلف دوست ندارید. هر لباسی که قابل تعمیر است را از کمد خارج کنید و جایی جلوی چشم قرار دهید تا در اولین فرصت تعمیرش کنید. لباسهایی که هنوز قابل استفاده هستند را هدیه دهید یا ببخشید. آنهایی که به کلی قابل تعمیر یا استفاده نیستند را بازبینی کنید و پس از جدا کردن قسمتهای به درد بخورشان (مثل دکمهها، زیپ، یا پارچه) و با در نظر گرفتن بهترین شیوه برای بازیافت مواد به کار رفته در آنها دور بریزید.
۲. لباسهای فصلی را خارج کنید
در تابستان لباسهای زمستانی را بردارید؛ و برعکس. اگر لباسهایی هستند که سال گذشته به کلی از آنها استفاده نکردهاید، جایشان در کمد نیست. به فروختن یا بخشیدن آنها فکر کنید؛ یا برایشان جایی جداگانه در نظر بگیرید که بیهوده کمدِ لباستان را شلوغ نکنند.
۳. لباسهایی که اندازهشان مناسب نیست را حذف کنید
همیشه لباسهایی هستند که کمی تنگ، کمی گشاد، کمی کوتاه یا کمی بلند هستند. علتها متفاوت است. گاهی اندازههای خودتان تغییر کرده، شاید لباس در اثر شستشو آب رفته، شاید هم از اول اندازهاش مناسب نبوده؛ مثلاً هدیهای بوده که دلتان نیامده از شرش خلاص شوید یا موقع خرید گول ظاهر یا قیمتش را خورده بودید. به هر حال باید روزی از این تعارفات بگذرید؛ این لباسها از نظر فیزیکی، ذهنی و عاطفی آزاردهنده هستند. اگر لباسی را به خاطر اینکه اندازهاش مناسب نیست نمیپوشید، جایش در کمدتان نیست. ردش کنید برود: هدیه دهید، ببخشید، بفروشید. اما نگهش ندارید.
۴. نیازتان به خرتوپرتها و وسائل اضافه را کم کنید
اگر لباسی را به این امید نگاه داشتهاید که روزی بتوانید همراهِ مناسب یا گمشدهاش را بیابید—مثلاً کمربند، شال یا کفشِ مناسب—ردش کنید برود. این رویهای اشتباه است که میتواند به پدیدهٔ دیدِرو[۱]Diderot effect منجر شود.
دیدرو، فیلسوفِ فرانسوی قرن هجدهم در یادداشتی شرح میدهد که چطور دریافت یک لباسْخوابِ قرمز رنگِ زیبا به عنوان هدیه، عواقب غیرمنتظرهای برایش به همراه داشته و در نهایت او را به زیر قرض برده است. در ابتدا، او از هدیهاش راضی بوده، اما نهایتاً از دریافت آن پشیمان میشود. در مقایسه با آن لباسْخوابِ زیبا، سایر وسائل خانهاش کهنه و رنگ و رو رفته به نظر میرسیدند. به چشمِ او، آنها دیگر برازندهٔ لباسْخواب جدیدش نبودند. او صندلیِ حصیری کهنهاش را با یک مبل چرمی عوض میکند؛ میزِ تحریر کهنهاش را میفروشد و یک میزِ کار گرانْقیمت میخرد و … دیدرو میگوید «روزگاری او اربابِ لباسهایِ قدیمیاش بود، اما به تدریج بردهٔ لباسِ جدیدش شد.» به این ترتیب او مخاطبهایش را از آلوده شدن به ثروتِ ناگهانی برحذر میدارد: «مردِ فقیر بدونِ اینکه به ظاهرِ خودش فکر کند در آسودگی است، در حالیکه مردِ ثروتمند به خاطر انتظاراتی که در وی ایجاد شده همیشه در عسرت است.» حتماً آن لطیفه را شنیدهاید که میگوید مردی دکمهای را در خیابان پیدا کرد و برایش یک کت دوخت! یا آن داستان را که با خریدن یک جفت جورابِ صورتی شروع میشود و به خرید زنجیرهای بیپایان از لباسهای صورتی میانجامد. همهٔ اینها نمونههایی از پدیدهٔ دیدرو هستند.
خلاصه اینکه اگر حواستان نباشد، پدیدهٔ دیدرو باعث رشد تصاعدی لباسهایتان میشود. هر خرید، به چندین خرید دیگر میانجامد. به این ترتیب شما همیشه عقب خواهید بود و مدام سعی میکنید چیزی را به مجموعهٔ ناقص فعلی اضافه کنید.
۵. به این فکر کنید که شاید «یک» کافی باشد
اگر «یک» عدد از یک نوع لباس کافی است، فقط همان یکی را نگاه دارید و از شر بقیه خلاص شوید. به جای اینکه از هر نوع لباس چندین دست داشته باشید، سعی کنید فقط یک پیراهش مشکی، کمربند، یا ژاکت مورد علاقهتان را نگاه دارید. به این فکر کنید که کمدِ لباستان میتواند فقط حاوی پوشاکی باشد که واقعاً دوستشان دارید، اندازهتان هستند و از پوشیدنشان لذت میبرید.
۶. از مُدهای روز دوری کنید؛ به خصوص موقع خرید!
اگر قرار است خریدی انجام دهید به این فکر کنید که آیا خریدتان تحت تأثیر مُدهای روز انجام میشود یا نیازی واقعی؟ تنها اصلِ پایدار در صنعتِ فَشِن این است: مُدهای روز باید مدام عوض شوند! همین یک اصل است که این صنعت را ثروتمند میسازد. بنابراین اختراع نیازهای کاذب از طریق معرفی انواع مُدها و رنگها در هر فصل بخشی لاینفک از کسبوکار فَشِن است. اما هیچ دلیلی ندارد که در این دام بیفتید: سعی کنید معیارهایتان در انتخاب لباس تا حد امکان وابسته به مُدهای روز نباشد و به اصطلاح با قوانینِ خودتان بازی کنید.
۷. تکتک لباسها را بررسی کنید
تنها روش واقعاً موثر در خلوت کردنِ کمد لباسهایتان این است که «همهٔ لباسها» را از آن خارج کنید و فقط آنهایی را بازگردانید که واقعاً دوست دارید. به این ترتیب هیچ لباسی از فرایند تصمیمگیریِ شما فرار نخواهد کرد و شما نیز نمیتوانید به این بهانه که چیزی را ندیدهاید، از تصمیم گرفتن دربارهٔ آن فرار کنید. لمس کردنِ لباسها مهم است.
۸. اگر موارد بالا موفقیتآمیز نبودند، یک عدد انتخاب کنید
یک عدد انتخاب کنید؛ مثلاً ده. لباسهایتان را مرور کنید و ده تا از آنها را از کمد خارج کنید—هر کدام را که کمتر دوست دارید. بعد بدونِ اینکه زیاد فکر کنید آنها را ببخشید. به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که این روش زیاد سخت نبوده و چه بسا به راحتی بتوانید از دست دهها لباس خلاص شوید.
۹. قناعت را تجربه کنید
نیمی از لباسهایتان را برای مدت چند هفته در کمد یا اتاقِ دیگری—که کمتر در دسترس روزمرهتان است—قرار دهید. این تصمیم سختی نیست، چون قابل بازگشت است و لباسها هنوز در خانه هستند؛ صرفاً از پیشِ چشمتان دور شدهاند. خیلی زود خواهید فهمید که حذف شدن نیمی از لباسها نه تنها مزاحمتی برایتان ایجاد نکرده، بلکه آسودهخاطرتر شدهاید. بیشتر ما ۲۰٪ لباسهایمان را در ۸۰٪ اوقات میپوشیم و قطعاً زندگی راحتتری خواهیم داشت اگر کمد لباسهایمان بیشتر حاوی همان ۲۰٪ اصلی باشد. این نکته را تا وقتی تجربه نکنید متوجه نخواهید شد.
دلایل زیادی برای داشتنِ کمدِ لباسهای کوچک و خلوت وجود دارد: استرس کمتری خواهید داشت، وقتِ کمتری برای یافتن یا انتخاب لباس تلف خواهید کرد و در مجموع آسودهتر و راحتتر خواهید بود. وقتی تجربهاش کنید، عاشقاش خواهید شد؛ و البته بهترین وقت برای تجربه کردن «همین حالاست.»
هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر میشوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، دربارهشان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بیقید و شرطِ محتوای آنها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری بهوجودآورندگانشان نیست.
برخی از ترجمه و ویرایش متنهای منتشر شده در یوتوپیا توسط گروه ترجمه انجام میگیرد.
Diderot effect ↩