مطلبِ اصلی
ترجمه روزبه فیض
اخیراً دو دریازیستشناس[۱]marine biologist نتیجهی تحقیقاتشان را دربارهی رفتارِ سفرهماهیهایِ بزرگ اقیانوسی[۲]giant manta rays منتشر کردند. آنها در آکواریومِ مطالعاتیشان در باهاما، رفتارِ دو سفرهماهی محصور را در مقابلِ یک آینهی بزرگ زیرِ نظر گرفتند. این دو ماهی در مقابلِ آینه چرخیدند، حبابهایِ هوا بیرون دادند و دست به حرکتهایِ غیرمعمولِ بدن زدند، انگار که بخواهند تصویرِ خود در آینه را بررسی کنند. آنها هیچ تلاشِ آشکاری برای تعاملِ اجتماعی با تصویرهایِ خود انجام ندادند؛ نکتهای که نشان میدهد آنها تصویرهایشان را با سفرهماهیهایِ دیگر اشتباه نگرفته بودند.
این دانشمندان نتیجه گرفتند که به نظر میرسد سفرهماهیهایِ بزرگِ اقیانوسی قادر به تشخیصِ تصویرهایِ خودشان هستند.
تشخیصِ «خود» در آینه موضوعی پیشِ پا افتاده نیست. این کار نشانهی «خودآگاهی» است، خصوصیتی ذهنی که تا چندی پیش تصور میشد فقط حیواناتِ باهوشی نظیرِ گوریلهایِ بزرگ[۳]great apes، دلفینها، فیلها و زاغیها[۴]magpies دارایِ آن هستند. ما معمولاً ماهیها را دارایِ هوش تلقی نمیکنیم، چه رسد به اینکه آنها را موجوداتی خودآگاه بدانیم.
تخصصِ من به عنوان یک زیستشناس رفتار و عواطف است. طیِ چهارسالِ اخیر، من زندگیِ درونیِ ماهیها را مطالعه کردهام. آنچه کشف کردهام این است که ما این مهرهدارانِ بیاندازه متنوع را خیلی دستِ کم گرفتهایم. شواهدِ روزافزونی وجود دارد که ما را به سویِ نتیجهای غیرِ قابلِ اجتناب راهنمایی میکند: ماهیها فکر میکنند و دارایِ عاطفه هستند.
زیستگاههایِ ماهیها منطقههایی وسیع و پنهان از چشمهایِ ما هستند و علم تازه شروع به مطالعهی لایههای درونیترِ زندگیِ خصوصیِ آنها کرده است. رفتارِ آنها تابعِ محضِ غریزه نیست، همانگونه که ماشینی نیست. ذهنشان به شکلی انعطافپذیر، پاسخهایی متفاوت به شرایطِ گوناگون میدهد. آنها «شیء» نیستند، بلکه موجوداتی ذیاحساس[۵]sentient هستند که زندگیشان برایشان اهمیت دارد. ماهی دارایِ زندگینامه است، نه زیستنامه.
آن سفرهماهیهایِ بزرگ، بزرگترین مغز را در میانِ ماهیان دارا هستند و نسبتِ اندازهی مغز-به-بدنشان[۶]brain-to-body size با برخی پستانداران قابلِ مقایسه است. بنابراین آیا میتوانیم بگوییم که آنها یک استثنا در بینِ ماهیها هستند؟
اگر اینطور فکر میکنید به این خاطر است که تا به حال به گاوماهیِ بالهطوقی[۷]frillfin goby برخورد نکردهاید.
طولِ جثهی این ماهی حدودِ ۱۳ سانتیمتر است. او چشمهایی ورقلمبیده، گونههایی پُف کرده و لب و لوچهای بیرونزده دارد. با این ظاهر، مطمئناً گاوماهیِ بالهطوقی انیشتینِ ماهیها به نظر نمیرسد. اما اگر بدانید که این مقیمِ فروتنِ مناطقِ میانکشندیِ دریا[۸]intertidal zones چه کارهایی با ذهنش انجام میدهد، نظرتان عوض خواهد شد.
هنگامِ جزر، بالهطوقیها در حوضچههایِ صخرهای کوچک به جا مانده پنهان میشوند. اگر خطر نزدیک شود—مثلاً یک اختاپوسِ گرسنه—گاوماهی با دقتی بینظیر به حوضچهی همسایه میجهد. اما این ماهیها چطور میدانند حوضچهی کناری کجاست و چطور از افتادن رویِ صخرههایِ خشک پرهیز میکنند؟
مطالعاتِ مختلف، که برخی از آنها به دههی ۱۹۴۰ مربوط میشوند، متوجهِ نکتهای خیرهکننده شدهاند. این ماهیها هنگامِ مد، که همه جا را آب گرفته، شکلِ ناهمواریهایِ منطقه را به خاطر میسپارند. آنها میتوانند با یکبار شنا کردن در یک منطقه، نقشهی توپوگرافیکِ آنرا به خاطر بسپارند و تا ۴۰ روز بعد نیز به یاد بیاورند. این توانایی با این افسانه که نهایتِ حافظهی ماهیها فقط سه ثانیه است هماهنگ نیست!
اما مغزی که قادر به انجام چنین کاری است، از عهدهی چه کارهایِ دیگری برمیآید؟
روزگاری بر این باور بودیم که تواناییِ استفاده از ابزار در انحصارِ انسان است. اما مدتهاست که استفاده از ابزار توسطِ طیفِ گستردهای از حیوانات و ماهیها مشاهده شده است. زمردماهیِ دنداندارِ خالْ نارنجی[۹]orange-dotted tusk fish، که بومیِ غربِ اقیانوسِ آرام است، ابتدا با دمیدنِ آب رویِ شنها صدفِ دوکفهای[۱۰]clam را آشکار میکند، بعد طعمهی خود را به دهان میگیرد، به سمت صخرهها میبرد و آنرا با چندین حرکتِ محکمِ سر به صخره میکوبد و خرد میکند.
این کار نه تنها استفاده از ابزار است، بلکه نشان از به کارگیری مجموعهای منطقی از رفتارهاست، رفتارهایی که شاملِ چند مرحلهی کاملاً متمایز هستند. به این ترتیب زمردماهی تواناییِ خود را به مثابه یک «برنامهریز» به نمایش میگذارد.
درست مثلِ شیرها، خیلی از ماهیها به صورتِ همکارانه شکار میکنند. سالِ پیش در بالکنِ اقامتگاهم در کنارِ دریا شاهدِ حملهی ناگهانیِ دستهای از ماهیهایِ مهاجم به گروهی شاهماهی[۱۱]herring بودم. آنها شاهماهیها را به موازاتِ ساحلِ پورتوریکو گیر انداخته بودند. شاهماهیها در تلاشِ ناامیدانه برایِ فرار، گاه خود را به ساحل پرتاب میکردند.
در مجاورتِ آبسنگها[۱۲]reefs، شکارِ همکارانه به درجهی خیرهکنندهای از پیچیدگی رسیده است. مشاهده شده که ماهیِ هامور[۱۳]grouper گاه از مارماهیِ رنگین[۱۴]moray eel دعوت به عمل میآورد تا در عملیاتِ تهاجمی او را همراهی کند. آنها به وسیلهی تکان دادنِ سر یا تاب دادنِ بدن با هم ارتباط بر قرار میکنند. دو ماهی احتمالاً یکدیگر را میشناسند، چرا که شناساییِ «افراد» در جوامعِ ماهیها یک امرِ عادی است.
ماهیِ هامور شکارِ خود را دنبال میکند. چنانچه شکار به شکافهایِ بینِ آبسنگها پناه برد، هامور به کمکِ بدنِ خود جایِ طعمه را به رفیقِ مارماهیاش نشان میدهد تا او به لطفِ بدنِ باریکش بتواند شکار را به فرجام برساند. چنانچه طعمهی نگونبخت از دستِ مارماهی فرار کند و به آبهای باز بگریزد، هامور در انتظارِ او خواهد بود. دو شریک اغلب شامشان را از طریقِ همکاری با یکدیگر تدارک میبینند.
کمی آنسوتر در میانِ آبسنگها، ماهیهایِ کوچکِ نظافتچی[۱۵]small cleaner-fishes از طریقِ کندنِ پارازیت و خزههایی که رویِ پوستِ مشتریهایشان جمع شده امرارِ معاش میکنند. مشتریهای منتظر صف کشیدهاند تا نوبتشان شود. معاملهای سودبخش: یکی غذا میخورد و دیگری حمام و ماساژ دریافت میکند.
یک ماهیِ نظافتچیِ فعال میتواند کارِ صدها مشتری را در یک روز راه بیاندازد. از آنجا که برخی نظافتچیها بهتر از بقیه عمل میکنند، مشتریهایِ منتظر با دقت عملکردِ نظافتچیها را ملاحظه میکنند و به آنها امتیاز میدهند: اگر نظافتچی زیادروی کند و بخشی از لعابِ رویِ پوستِ ماهیِ مشتری را نوشِ جان کند، احتمالاً مشتریهایش را از دست خواهد داد.
علتِ کارآییِ بالاترِ ماهیهایِ نظافتچی در حضورِ مشتریهایِ منتظر را در همین نکته باید جستجو کرد. در حضورِ مشتریهای دیگر، آنها نه تنها کارآمدتر هستند، بلکه بالههایشان را به تنِ مشتریها میکشند و آنها را نوازش میکنند تا به این وسیله نزدِ آنها محبوبتر گردند.
از کجا میدانیم ماهیها دوست دارند نوازش شوند و موردِ توجه قرار گیرند؟ از آنجا که خودِ ماهیها چنین از ما میخواهند. هامورها به سمتِ غواصها شنا میکنند تا از آنها ضربههای نوازشآمیز دریافت کنند. مارماهیهایِ رنگین غواصهایِ موردِ اعتمادشان را بغل میکنند و دورشان میپیچند. حتی برخی از گونههایِ کوسهماهی عاشقِ این هستند که غواصهایِ باتجربه صورت یا زیرِ شکمشان را مالش دهند (اینکار را خودتان امتحان نکنید).
توجه و محبت برایِ ماهیها جنبهی درمانی دارد؛ درست مانندِ ما انسانها. دانشمندانی که رویِ جراحماهیهایِ راهراهِ[۱۶]striated surgeonfishes دیوارهی بزرگِ مرجانی[۱۷]Great Barrier Reef مطالعه کردهاند به نتایجِ جالبی دست یافتهاند. آنها با قرار دادنِ ماهیها به مدت ۳۰ دقیقه و به صورتِ انفرادی در سطلهایی که مقدار نسبتاً کمی آب دارد به آنها استرس وارد کردند. وقتی به ماهیهایِ مضطرب فرصت داده شد، آنها سعی کردند خودشان را به یک مدلِ مکانیکی (اما نسبتاً واقعی) از یک ماهیِ نظافتچی نزدیک کنند تا از او نوازش دریافت کنند. اینکار به آنها آرامش میداد و منجر به کاهشِ سطحِ استرسشان میشد.
اگر قرار گرفتن در یک سطلِ آب اینقدر یک ماهی را مضطرب میکند، به این فکر کنید که گیر افتادن در تور یا قلاب چه به روزش میآورد. هر سال حدوداً نیم تریلیون (پانصد میلیارد) ماهی از زیستگاهِ خود به بیرون کشیده میشوند. اگر این تعداد ماهی یک صف تشکیل دهند، یک سرِ آن زمین و سرِ دیگر آن در خورشید خواهد بود. این ماهیها در اثرِ خفگی و له شدن جان میدهند تا به غذا، حیوانِ خانگی، دام، یا خوراکِ ماهیهایِ دیگری که در شیلاتها پرورش میدهیم تبدیل شوند. بخشی از این ماهیها هم به عنوانِ صیدِ ناخواسته[۱۸]unwanted bycatch به صورتِ مرده یا نیمهجان به دریا ریخته میشوند.
ما تعدادِ زیادی از گونههایِ پستاندارِ کاریزماتیک را به آستانهی انقراض کشاندهایم. همینکار را با گونههای باشکوهِ متعددی از ماهیها نیز انجام دادهایم: کاد[۱۹]cod، شمشیرماهی[۲۰]swordfish، لوزیماهیِ اقیانوسِ اطلس[۲۱]Atlantic halibut و کوسهی سرچکشی بزرگ[۲۲]scalloped hammerhead shark.
از ۱۹۶۰ تا امروز، جمعیتِ ماهیهایِ تُنِ بالهآبی[۲۳]bluefin tunas در اقیانوسِ اطلس ۸۵ درصد و در اقیانوسِ آرام ۹۶ درصد کاهش یافته است. این شکارچیانِ گروهی جثههایی درشت دارند، بر خلافِ اغلبِ ماهیها خونگرم هستند و میتوانند با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت شنا کنند. این داستانِ غمانگیزی است که پشتِ ردیفهایِ کنسروِ تن در فروشگاهها پنهان شده است.
همزمان با آشکار شدنِ ابعادِ نوینی از زندگیِ خصوصیِ ماهیها توسطِ انواعِ تحقیقاتِ نوآورانه، امیدوارم که ذهنیتِ ما نسبت به ماهیها تغییر کند و نسبت به آنها با دلسوزیِ بیشتری رفتار کنیم. سادهترین راهِ کمک کردن به ماهیها کاهشِ مصرفِ آنهاست و اینکه سعی کنیم ماهیها را از منابعی تهیه کنیم که به استانداردهایِ مربوط به رفاهِ حیوانات بیشتر توجه میکنند. همانطور که سیلویا اِرل[۲۴]Sylvia Earle، اقیانوسشناسی که او نیز دیگر مانندِ من ماهی مصرف نمیکند، گفته است: «اقیانوس برایِ مدتی طولانی مقدارِ زیادی به ما بخشیده است؛ حالا وقتش است که لطفش را جبران کنیم.»
هدف ما در مجلهٔ یوتوپیا افزایش دانایی عمومی دربارهٔ مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی است. مطالب مجله با عشق انتخاب، ترجمه و منتشر میشوند. بهترین و تنها دلگرمی برای ما این است: مطالب ما را بخوانید، دربارهشان فکر کنید، با ما حرف بزنید! توجه داشته باشید که انتشار مطالب در یوتوپیا به معنای تأییدِ بیقید و شرطِ محتوای آنها و یا حمایت از سوابق اجتماعی-سیاسی-فکری بهوجودآورندگانشان نیست.
جوناتان بالکوم نویسنده و رئیسِ ادارهی احساسِ حیوانات در موسسهی جامعهی انسانی برایِ علم و سیاست[۲۵]Humane Society Institute for Science and Policy است. آخرین کتابِ او «آنچه ماهیها میدانند» است.
marine biologist ↩
giant manta rays ↩
great apes ↩
magpies ↩
sentient ↩
brain-to-body size ↩
frillfin goby ↩
intertidal zones ↩
orange-dotted tusk fish ↩
clam ↩
herring ↩
reefs ↩
grouper ↩
moray eel ↩
small cleaner-fishes ↩
striated surgeonfishes ↩
Great Barrier Reef ↩
unwanted bycatch ↩
cod ↩
swordfish ↩
Atlantic halibut ↩
scalloped hammerhead shark ↩
bluefin tunas ↩
Sylvia Earle ↩
Humane Society Institute for Science and Policy ↩