Monthly archive

تیر 1394

اولین طنین‌ها

اولین صدایی که در دستگاهِ شنوایی تازه شکل‌گرفته‌‌مان طنین می‌اندازد آهنگِ تپشِ خونِ مادرمان است که در شریان‌ها و سرخ‌رگ‌های او جریان دارد. همه‌ی تخمک‌هایی که یک زن در سراسرِ عمرش در تخمدان‌هایش حمل می‌کند، هنگامی شکل گرفته‌اند که او جنینی چهار ماهه در رحمِ مادرش بوده است. این یعنی ما حیاتِ سلولی‌مان را به عنوان یک تخم در رحمِ مادربزرگ‌مان آغاز می‌کنیم. هر کدام از ما پنج ماه را در رحمِ مادربزرگ‌مان سپری کرده‌ایم. ما با ریتمِ خونِ مادرمان هم‌خوان می‌شویم، قبل از این‌که او خود متولد شده باشد... ما با آن ریتمِ ازلی می‌رقصیم، قبل از آن‌که گوش‌هایی برای شنیدن داشته باشیم... ما با ریتمِ خونِ مادرمان به شوق می‌آییم قبل از آن‌که او خود متولد شده باشد. و این تپش، ریسمانی از جنسِ خون است که ما را از طریقِ مادربزرگ‌هایمان به دوردست‌های تاریخ، به اولین مادر متصل می‌کند. -- لِین رِدموند

کتاب‌هایی که می‌رویند

یک هنرمند مفهومی اسکاتلندی به نام کِی‌تی پَترسون برای خلقِ یکی از آثارِ هنری‌اش دست به اقدامی غیرمتعارف زده است. او قصد دارد کتاب‌خانه‌ای در آینده درست کند؛ کتاب‌خانه‌ای که کتاب‌هایش از درخت‌هایی که در سال ۲۰۱۴ کاشته شده‌اند تولید خواهند شد و متنِ آن‌ها در سال‌های آینده نوشته می‌شود اما تا یک قرنِ دیگر خوانده نخواهد شد. جوهرِ این پروژه «رویاندنِ کتاب» است؛ که با همکاری درخت‌ها، مولف‌ها و هنرمندان انجام می‌شود.

پاکستان در انتظار فاجعه‌ای عظیم

جامعه‌ی پاکستان در آستانه‌ی فاجعه‌ای عظیم قرار دارد: کمبودِ آب، کابوسِ دوردستِ بسیاری از جوامعِ جهان، امروز برای پاکستان یک واقعیت بسیار نزدیک است. از لحاظِ حجمِ کل، پاکستان چهارمین نرخِ مصرفِ آب در جهان را دارد. شدتِ مصرفِ آب، به معنای حجمِ آبی که به ازای یک واحد تولیدِ ناخالصِ ملی مصرف می‌شود، در پاکستان بالاترین در جهان است؛ به این معنا که هیچ اقتصادی در جهان نیست که به اندازه‌ی اقتصادِ پاکستان به آب وابسته باشد. اما مصرفِ زیادِ آب در پاکستان وقتی به پیش‌درآمدی برای فاجعه تبدیل می‌شود که آن‌را در کنارِ منابعِ رو به زوالِ آب در این کشور قرار دهیم: از لحاظِ «تنشِ آب» پاکستان رتبه‌ی سوم در جهان را داراست.

چشم‌های هوشیار جهان

و از طریقِ چشم‌های ماست که جهان خود را تجسم می‌کند. از طریقِ گوش‌های ماست که جهان به هارمونی‌هایش گوش می‌دهد. ما شاهدانی هستیم که جهان به واسطه‌‌ی آن‌ها از شکوه و بزرگی خود آگاه می‌شود. آلن واتس (Alan Watts)

اگر درخت‌ها سیگنال‌های وای‌فای منتشر می‌کردند

اگر درخت‌ها سیگنال‌های وای‌فای (Wi-Fi) منتشر می‌کردند، حتماً تعدادِ زیادی درخت می‌کاشتیم؛ آن‌قدر که شاید می‌توانستیم دنیایی که برای خودمان ساخته‌ایم را هم نجات دهیم. اما افسوس که درخت‌ها فقط اکسیژنی را که تنفس می‌کنیم تولید می‌کنند.

یک ماهی بزرگ و یک شهرِ بزرگ روی شکمِ آن

پیدایشِ گونه‌های انسان‌نما بر زمین به چند میلیون سال پیش باز می‌گردد. تمدن‌های بشری چندین هزار سال است که بر کره‌ی زمین ظاهر شده‌اند. با این‌حال، مفهومِ مدرنِ پیشرفت (progress) فقط چند صدسال قدمت دارد که در مقایسه با تاریخِ انسان لحظاتی بیش نیست. اگر بخواهید مفهوم مدرنِ پیشرفت را به «تصویر» بکشید چطور این‌کار را خواهید کرد؟ طبعاً بسته به سلیقه و جهان‌بینی‌تان ابعادِ مختلفی از این مفهوم را برای مصور کردن انتخاب خواهید کرد. طرحِ زیر «شهری بزرگ بر فرازِ یک ماهیِ بزرگ» نام دارد که همان‌طور که از نامش پیداست شهری مدرن را نشان می‌دهد که روی شکمِ یک ماهی بزرگ بنا شده است. اما چطور این طرح می‌تواند تصویری از پیشرفتِ مدرن باشد؟

عواملِ اصلیِ گرمایشِ زمین به روایت نمودار

دمای میانگینِ سطحِ زمین از ۱۸۸۰ تاکنون نزدیک به یک درجه‌ی سانتی‌گراد افزایش یافته است، پدیده‌ای که به گرمایش جهانی و به تعاقبِ آن تغییر اقلیم شهرت دارد. شواهدِ زیادی وجود دارد که انتشارِ گازهای گل‌خانه‌ای در اثر فعالیت‌های انسان را علتِ بروزِ گرمایش جهانی می‌داند. اما شکاکیون، ضمنِ رد یا کم اهمیت دانستنِ نقشِ انسان در این رابطه، عواملِ طبیعی را دلیلِ اصلی گرمایش جهانی می‌دانند. اما آیا این دلایل می‌توانند افزایش روزافزون دمای سطحی کره‌ی زمین را توضیح بدهند؟ در این نوشته با استفاده از آمار و ارقام و رسمِ چند نمودار ساده نقشِ فرایندهای صنعتی و طبیعی را در گرمایشِ جهانی بررسی می‌کنیم. داده‌های موردِ استفاده در این نمودارها بر اساس یافته‌های یکی از موسسه‌های زیرمجموعه‌ی ناسا گردآوری شده‌اند.

زندگی بدونِ پول؛ بی‌شغلی خلاقانه و مفید

نداشتنِ اشتغالِ مدرن لزوماً به معنای بی‌کاری نیست، اگرچه تمایلِ جامعه‌ی مدرن به این است که فردِ بدونِ شغل را بی‌ارزش و انگل جلوه دهد. با این‌حال می‌توان به صورتی مفید و خلاقانه بی‌شغل بود، به این معنا که از فرصت و وقتِ به دست آمده در اثر خروج از چرخه‌های مصرف‌گرایی مدرن برای افزایشِ کیفیتِ معیشت خود و اطرافیانِ خود استفاده کرد. در جوامع مدرن این کارِ ساده‌ای نیست، اما نمونه‌هایی هستند که امکان‌هایی دیگرگون را به ما نشان می‌دهند. در این نوشته به دو مثالِ کوتاه اشاره می‌کنیم.

وقتی آمریکایی‌ها از متقاعدکردن احمق‌ها ناامید می‌شوند (مطلبِ طنز)

نتیجه‌ی یک نظرسنجی که توسطِ موسسه‌ی سنجشِ افکارِ عمومی دانشگاهِ مینه‌سوتای آمریکا انجام شده نشان می‌دهد که اکثریتِ پاسخ‌دهنده‌ها از این‌که موضوع‌های بسیار ساده و بدیهی را به افرادِ احمق حالی کنند خسته شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که در آینده به کلی قیدِ بحث کردن و متقاعد کردن این نوع آدم‌ها را بزنند. (نوشته‌ی طنزآمیز)

چرا حکمِ اخیرِ دادگاهِ هلندی درباره‌ی تغییر اقلیم بسیار مهم است؟

چند روز پیش، دادگاهی در هلند دولت این کشور را موظف کرد که تا سال ٢٠٢٠ میزانِ انتشارِ گازهای گلخانه‌ای در این کشور را دست‌کم به میزانِ یک چهارم کاهش دهد. حکمِ دادگاه با شکایتِ فعالانِ محیط زیست هلند صادر شده است. استدلالِ اصلیِ آن‌ها این بود که دولت برای محافظت از شهروندان در مقابل آثار تغییراتِ اقلیمی مسئول است. دادگاه این استدلال را قبول کرده و گفته است که دولت برای محافظت از شهروندان و بهبود وضعیت محیط زیست وظیفه دارد و با توجه به شدت و وخامت تغییرات اقلیمی باید اقدامات بیشتری برای کاهش گازهای گلخانه‌ای انجام شود. اما چرا این حکم ارزشی تاریخی دارد و بسیار مهم است؟

برو بالا